هه‌واڵیَکی گرنگ و جیگای سه‌رنج!

رۆژی چوار شه‌ممه‌، ریَکه‌وتی 5/7/2006 به‌شیی یابانجی ئیداره‌ی ئه‌منییه‌تی شاری چانکری هه‌موو په‌نابه‌رانی کوردی ئیَرانی ناسراو به‌ (شمال عراق) بانگ کردوه‌ته‌ ئه‌م ئیداره‌یه‌. له‌ کۆبوونه‌وه‌یه‌ک له‌ گه‌ڵیان دا، به‌ نیشاندان و خویَندنه‌وه‌ی نامه‌یه‌کی ره‌سمی وه‌زاره‌تی ناوخۆی تورکیه‌، به‌ په‌نابه‌رانیان راگه‌یاندوه‌ که‌ ده‌وڵه‌تی تورکیه‌ برِیاری داوه‌ ئیزنی ده‌ربازبوون (خروجی) بدا به‌و په‌نابه‌رانه‌ که‌ په‌روه‌نده‌ی نه‌خۆشییان هه‌یه‌ و هه‌روه‌ها ئه‌وکه‌سانه‌ی که‌ خزمی ده‌ره‌جه‌ یه‌کیان (باب، دایک، خوشک، برا و کچ و کورِ)یان له‌ وڵاتانی په‌نابه‌روه‌رگر هه‌یه‌ به‌ مه‌رجیَک UNHCR کار بۆئه‌م په‌نابه‌رانه‌ بکاو په‌روه‌نده‌کانیان بدا به‌ وڵاتانی په‌نابه‌روه‌رگر. (نوسخه‌ی ئه‌م برَیاره‌ بۆ هه‌موو ئه‌و شارانه‌ که‌ په‌نابه‌رانی کوردی ئیَرانی(شمال عراقی) لیَیه‌ نیَردراوه‌ .
ئیَمه‌ پانابه‌رانی کوردی ئیَرانی (شمال عراق) که‌ ماوه‌ی 5 ساڵه‌ له‌ هه‌لومه‌رجیَکی زۆر دژوار و دڵته‌زیَن دا چاوه‌رِیَی برِیاریَکی له‌و چه‌شنه‌ین، ئه‌م هه‌ڵویسته‌ی ده‌وڵه‌تی تورکیه‌ به‌ هه‌نگاویَکی گرنگ ده‌زانین بۆ چاره‌سه‌ریی ئه‌م کیَشه‌یه‌. هه‌رچه‌نده‌ ئه‌م برَیاره‌ سه‌دی هه‌فتای په‌نابه‌ران ده‌گریَته‌وه‌، به‌م حاڵه‌یشه‌وه‌ داوا له‌ ده‌وڵه‌تی تورکیه‌ ده‌که‌ین به‌ ده‌رکردنی برَیاریَکی گشتی، خروجی به‌ هه‌موو په‌نابه‌ران بدا.
شایانی باسه‌ هه‌ر له‌م پیَوه‌ندییه‌دا، له‌گه‌ڵ UNHCR ته‌ماس گیراوه‌ به‌ڵام تا ئیَستا UNHCR هه‌ڵویستی خۆی و ئه‌وه‌ی که‌ ئه‌م ئیداره‌یه‌ چ هه‌نگاویَک له‌م پیَوه‌ندییه‌دا بۆ چاره‌سه‌ریی ئه‌م کیَشه‌یه‌ هه‌ڵده‌گریَ رانه‌گه‌یاندوه‌.
هیوادارین UNHCR به‌ سه‌رنج دان به‌ وه‌زعییه‌تی ناله‌بار و دژواری ئه‌و په‌نابه‌رانه‌، به‌ هه‌ماهه‌نگی له‌گه‌ڵ ده‌وڵه‌تی تورکیه‌، بۆ چاره‌سه‌ریی یه‌کجاری و ئینتقالی هه‌رچی زووتری ئه‌م په‌تابه‌رانه‌ بۆ وڵاتانی په‌نابه‌روه‌رگر، هه‌نگاوی به‌په‌له‌ و جییدی هه‌ڵیَنیَته‌وه‌.


هه‌یئه‌تی نویَنه‌رایه‌تیی په‌نابه‌رانی کورد (شمال عراق)
2006/7/6



تیز تر شدن جبهه گیری های سیاسی بر سر پناهجویان ایرانی در شهر Lünen آلمان

اخبار تکمیلی مربوط به تحصن چهار پناهجوی ایرانی


28.06.06 - سایت انتگراسیون - حنیف حیدر نژاد مددکار اجتماعی ، مشاور امور پناهندگی و مهاجرین

روز20 ژوئن چهار پناهجوی ایرانی  که در یکی از ساختمانهای پناهجویان در شهر Lünen زندگی می کردند حاضر به تخلیه دادوطلبانه اتاقهای خود نشدند. شهرداری واداره خارجیان شهر دلیل می آورند که بخاطر صرفه جوئی در هزینه ها می خواهند همه پناهجویان مجرد را از هایم ( ساختمان) های مختلف ، در یک ساختمان متمرکز کنند.
ازاوائل ماه ژوئن اداره خارجیان و شهرداری  شهر Lünen  به چهار تن از پناهجویان یرانی در هایم Auf dem Ringe ابلاغ کرده بودند که باید وسائل خود ار جمع کرده و هر چهار نفر به یک اتاق 24 متری در هایم جدید Alstedder Straße نقل مکان کنند. استدلال شهرداری شهر این بود که این چهار پناهجو باید اتاق های خود را تخلیه کنند زیرا قرار است یک خانواده جدید را به جای آنها منتقل کنند.
 
پیشینه ماجرا
از اوائل ماه ژوئن و از زمانی که شهرداری این تصمیم را به پناهجویان ااطلاع داده بود، این پناهجویان نسبت به تصمیم اداره شهرداری اعتراض کرده و تلاش کردند تا افراد و نهادهائی در شهر را در جریان این مسئله قرار دهند. از جمله با افرادی از شورای شهر، یکی از مراکز مشاوره پناهجویان و یکی از کشیشان شهر تماس برقرار کرده وآنها را در جریان قرار دادند.  فشار وارده از سوی حامیان پناهجویان به شهرداری باعث شد تا شهرداری تلاش کند با تشکیل یک جلسه به سوالات منتقدین خود پاسخ دهد. اما بدلیل آنکه شهرداری حاضر به تغییر تصمیم خود نشد، پناهجویان نیز از طریق یکی از وکلای فعال شهر نسبت به تصمیم شهرداری قانونا اعتراض کردند. دادگاه در دو نوبت اعتراض پناهجویان را رد کرده و بعد از آن  اداره شهرداری با  مأمورین خود برای تخلیه اجباری اتاق های این پناهجویان اقدام کرد. بدلیل حضور چند نفر از حامیان پناهجویان که در اعتراض به تخلیه اجباری، در اتاق پناهجویان گرد آمده بودند، تخلیه اجباری در نوبت اول عملی نشد.  یک روز بعد اداره شهرداری برای تخلیه اجباری از پلیس کمک گرفت.
 پناهجویان هشیارانه رفتار کرده وبدون برخورد و درگیری با پلیس، به آرامی اتاق خود را ترک ولی هیچ وسیله ای از خود را از اتاق خارج نکردند. پلیس تمامی وسایل این افراد را در نایلونهای بزرگ ریخته و پس از تخلیه اتاقها، شهرداری نیز اقدام به تعویض قفل درب اتاق این افراد می کند.

استدلال پناهجویان
پناهجویان  استدلا ل می کردند که در این ساختمان چندین اتاق و واحد خالی وجود دارد و نیازی نیست که برای جای دهی یک خانواده جدید،  این پناهجویان  از اتاقهایشان بیرون رانده شوند. پناهجویان همچنین استدلال می کردند که آنها بین پنج تا هشت سال است که در آلمان زندگی می کنند و برخی نیزچندین سال در همان شهر کار کرده و مالیات پرداخت کرده و استدلال شهرداری شهر را فقط یک بهانه می دانند. از نظر پناهجویان، این رفتار شهرداری و اداره خارجیان را باید در کادر کلی تر سیاست آلمان در زمینه پناهجویان ارزیابی کرد که بر اساس آن اداره خارجیان تلاش دارد  تا با ایجاد انواع فشار های روانی و اعمال محدودیتهای مختلفی همچون ندادن اجازه کار، قطع یا کم کردن پول ماهیانه و... پناهجویان را مجبور سازنند تا برگه های بازگشت داوطلبانه به کشور خود را پر کنند.
 پناهجویان ایرانی با اشاره به نقض حقوق بشر در ایران،  خود را فراریان سرکوب رژیم دیکتاتوری حاکم بر ایران می دانند . آنان اعلام می کنند، اگر چه درخواستشان برای پناهندگی مورد قبول و پذیرش ادارات  پناهندگی ودادگاههای آلمان قرار نگرفته، اما آنان مخالفین جدی رژیم حاکم بر ایران بوده و حاضر به بازگشت داوطلبانه به ایران نیستند. از این رو در اعتراض به اقدام شهرداری شهر،  پناهجویان ایرانی از رفتن به ساختمان جدید خود داری کردند. آنان معتقدند آنها چیزی برای از دست دادن ندارند. سالهاست که بلاتکلیف در آلمان زندگی کرده و هیچ چشم انداز مثبتی نسبت به آینده اقامتی خود در این کشور ندارند. آنان معترضند که در این سالها با محدودیتهای زیادی باید زندگی را می گذراندند . یا به آنها اجازه کار داده نمی شود و یا در دو مورد اجازه کار از آنها گرفته شده است. انها می گویند حتی در همان هایم قبلی نیز که زندگی می کردند شرایط  زندگی نامطلوب بود. آنان معترضند که سیاست برخورد با پناهجویان ازسوی ادارات مختلف آلمان آنان را بیمار کرده و انتقال اجباری آنان به یک هایم دیگر و هر چهار نفر را با هم  در یک اتاق 24 متری جای دادن دیگر فراتر از مرز وطاقت تحمل آنان می باشد.

پشتیبانی  وحمایت محلی
بدلیل حمایتهای خوبی که پناهجویان از شخصیتها و نهادهای مختلف شهر در حمایت از خود دارند، ازهمان ابتدا روزنامه های محلی و سپس رسانه های منطقه ای به این مسئله توجه نشان داده و این واقعه را در سطح شهر و منطقه انعکاس داده اند.

پایداری پناهجویان ایرانی و ادامه تحصن آنها باعث شده تا بسیاری از مشکلات شهر در ارتباط با مهاجرین و خارجیان نیز کم کم رو گردند.  طی این مدت رئیس کمیسون مهاجرین شهر که یک پزشک سوریه ای تبار است، رئیس و معاون ریئس فراکسیون حزب سبزها در شورای شهر،  یک کشیش فعال در امور پناهجویان و رئیس و مسئولین یک مرکز مشاوره برای مهاجرین در این شهر در جلسات مختلف نسبت به رفتار رئیس اداره خارجیان با مهاجرین و پناهجویان اعتراض کرده اند.

جبهه بندی احزاب سیاسی رقیب
در پاسخ به این اعتراضات ، رئیس فراکسیونهای شورای شهر از احزاب س د او، و اس پ د ، و دو حزب کوچک محلی دیگر با انتشار اطلاعیه مشترکی در تاریخ 30.06.06  تلاش کرده اند تا به این سوالات و عتراضات پاسخ دهند. اگر چه این اطلاعیه مشترک در ظاهر تهاجمی تنظیم شده اما در اساس یک اقدام تدافعی است چرا که امضاء کنندگان اطلاعیه برای توجیه کار خود ناگزیر به آوردن دلایلی شده اند که تنها عمق مشکلات شهر در ارتباط با مسائل مهاجرین و خارجیان را هرچه بیشتر عیان می کند. آنها برای قانونی جلوه دادن اقدام خود به قانونی که 15 سال قبل در شورای شهر به تصویب رسیده استناد می کنند. اعتراضات بر سر مسئله خوابگاه پناهجویان ایرانی، به دلیل پایداری آنها بر سر خواسته هایشان ، اینک دیگر موجب تیز تر شدن جبهه بندی احزاب رقیب در شهرگشته و همین مقابله احزاب با هم باعث شده تا بسیاری از ناگفته های شهر در معرض دید عموم قرار بگیرد.
متأسفانه همزمانی تحصن واعتراض پناهجویان با تعطیلات  تابستانی باعث شده تا علیرغم حمایت قوی محلی، تصممیم گیری در رابطه با وضعیت آنان به حالت رکود درآمده است. اداره شهرداری در توجیه اقدام خود به قانونی که 15 سال پیش در شورای شهر به تصویب رسیده استناد کرده و می گوید کار ما قانونی است.  با این حال شدت اعتراضات نسبت به وضعیت این پناهجویان تا آن حد است که نماینده حزب اس پ د از این شهر در پارلمان سراسری آلمان که برای دیدار خانوادگی به این شهر آمده،  با گروههای حامی پناهجویان جلسه داشته و ضمن ابراز تفاهم تأکید کرده از کانالهای شخصی و خصوصی تلاش خواهد کرد تا بتواند  برای حل این مشکل راه حلی پیدا کند.

 

تجارب کار
اگر چه هنوز این چهار پناهجوی ایرانی نتوانسته اند به خواست خود برسند، اما تحصن واعتراض آنها دستاوردهای مثبت بسیاری داشته که فوقا به آن اشاره شد.

اما مهمترین نکات موفقیت تا کنونی این حرکت اعتراضی را می توان اینچنین بر شمرد:
- اتحاد و همبستگی هر چهار پناهجو با هم بر سر اتخاذ یک تصممیم واحد از همان ابتدا،
- حفظ وحدت و همبستگی  وادامه تحصن با وجود سختی و کمبودهای زیاد و اختلافات فی مابین در دو هفته گذشته،
- داشتن ارتباطات و شناخته شدگی اجتماعی در این شهر که حاصل  حضور اجتماعی آنان در سالیان گذشته بوده است. بدون شک اگر این افراد در سالیان گذشته سر در لاک خود فرو کرده و در انزوا در این شهر زندگی می کردند، حمایت بسیار بسیار کمتری  از حمایت کنونی را می توانستند نسبت به خود جذب کنند.
- حمایت و پشتیبانی دیگر ایرانیان چه در هایم پناهندگی این شهر و نیز دیگر ایرانیان ساکن این شهر و اطراف که  به شکل دیدار از متحصنین و یا بردن غذا برای آنان قابل ذکر است .
- حفظ ارتباط با مراکز مشاوره در امور پناهندگی برای تنظیم و هماهنگی کارها و برنامه های خود،
- وجود یک روحیه نسبتا قوی حمایت از مهاجرین در سطح شهر و نیز وجود افراد فعالی در شهر در پستها و سمتهای مختلف با شناحته شدگی مثبت اجتماعی،
- پوشش رسانه ای نسبتا خوب که مانع از آن شده است که با وجودی که این پناهجویان حتی اجازه نصب پلاکارت ندارند، افکار عمومی از وضعیت آنها با اطلاع باشد،
- انتخاب محلی بسیار مناسب در جلوی ساختمان اصلی شهرداری و در مر کز شهر،
- هوشیاری پناهجویان متحصن در پرهیز از درگیری با پلیس و یا برخی مردم عادی که با لحن تند و توهین آمیز با آنها برخورد کرده اند.

سیاستمداران محلی بخوبی می دانند بد لیل تعطیلات تابستانی و نیز مسابقات جام جهانی فوتبال  که در آلمان در جریان است، این حرکت اعتراضی هنوز نتوانسته در سطح سراسری زیاد انعکاس یابد، اما ضمنا می دانند که بدلیل شرایط و قوانین غیر انسانی که در مورد پناهجویان وجود دارد و نیز به دلیل بالا بودن پتانسیل اعتراضی در سراسر آلمان نسبت به این مسئله، ادامه تحصن و اعتراض پناهجویان ایرانی می تواند تا مدت دیگر شکل گیری هسته اولیه یک اعتراض سراسری در آلمان را موجب گردد. ا زاین رو بی تردید تلاش خواهند کرد تا به طرق مختلف یا این حرکت اعتراضی را با استفاده از ابزارهای قانونی متوقف کنند ویا می کوشند با دادن امتیازی کوچک، پناهجویان را بدلیل طولانی شدن اعتراض و خسته گی شان به سازش بکشانند.

چشم انداز
پایداری پناهجویان و ادامه اعتراض  آنها در هماهنگی با حامیانی که تا امروز از آنان پشتیبانی کرده اند می تواند نتیجه کار را به آنجا بکشاند که نهایتا شهرداری شهر عقب نشینی کند.  آنان می توانند با ادامه اعتراض خود و پافشاری بر حقوق انسانی شان این حقیقت را روشن کنند که خوابگاه قبلی و وضعیت فعلیشان ناشی از پایمال شدن حق پناهندگی و اقامت آنها بوده و در صورت حل این مشکل و در صورت گرفتن اجازه کار، آنها به خوابگاههای غیر بهداشتی و غیر انسانی اداره شهرداری نیز نیازی نخواهند د اشت


ڕوونکردنه‌وه‌یه‌ک له‌ سه‌ر دیمانه‌یه‌کی کاک خالید محه‌ممه‌دزاده‌. نووسینی: ئیبراهیم جه‌هانگیری‌
له‌ ماڵپه‌ری گیاره‌نگ دا ڕێپۆرتاژێکی دۆستی به‌رێزم که‌ک خالید محه‌ممه‌دزاده‌ بڵاو کراوه‌ته‌وه‌ که‌ باس له‌ ده‌رد و ئازاره‌کانی په‌نابه‌رانی ناسراو به‌ شیمالی ئێراق ده‌کات. ئه‌م ڕیپۆرتاژه‌ له‌ ڕاستی دا کورت کراوه‌ی دیمانه‌یه‌که‌ که‌ به‌رێز کاک خالید ده‌گه‌ڵ من کروویه‌تی .... درێژه‌ی ڕوونکردنه‌وه‌


گرنگ نیه‌ له‌ کوێ دا ده‌ژین، گرنگ ئه‌وه‌یه‌ وه‌ک ئێنسان بژین
(رێپۆرتاژێک له‌ سه‌ر ژیانى په‌نابه‌رانى کوردى ئێرانى له‌ تورکیه‌)
ئاماده‌کردنى: خالید محه‌ممه‌دزاده‌
ئه‌و تایتله‌ى سه‌ره‌وه‌ قسه‌ى یه‌کێک له‌و سه‌دان په‌نابه‌ره‌ کورده‌ى ئێرانییه‌ که‌ ئێستا له‌ وڵاتى تورکیادا له‌ بارێکى زۆر ناهه‌مواردا ده‌ژین. هه‌ر ئێستا به‌ سه‌دان په‌نابه‌رى
.... درێژه‌ی ڕێپۆرتاژ


سمینار بررسی مشکلات پناهجویان با همکاری نهاد حقوق بشر وان،سازمان زنان و شعبه وان سازمان عف بین الملل در 20 ژوئن به مناسبت روز جهانی پناهجو

سالهاست است که به عنوان پناهنده در شهر وان اقامت داریم.روزی یکی از مقامات عالیرتبه سازمان ملل(UNHCR) در جواب انتقاد پناهجویی چنین گفته بود:" اسم پناهنده را یدک میکشید!اگر میدانستید که پناهندگان آفریقایی در سومالی .            درێژه‌ی بابه‌ت ...

 


اردوی همبستگی زنان ایران

تمامی زنان از هر نقطه ایران می توانند با تجهیزات شخصی(چادر و ....)در شهر سنندج ودر فضا یی زیبا

وآرام به مدت دو روز خا طره آشنایی های تازه را تجربه کنند.

زنان دوستدارهمبستگی

محل: سنندج ـ پارک جنگلی آبیدر

زمان: 22 و 23 تیر ماه 1385

hambastgi_zanan@yahoo.com

 

 


روز جهانی پناهجویان و آوراگان: نگاهی به برخی نمونه ها


21.06.06 - منبع: سایت انتگراسیون - حنیف حیدر نژاد



از سوی سازمان ملل متحد 20 ژوئن به عنوان روز جهانی پناهجویان و آوراگان اعلام شده است.  اینکه چرا بسیاری خانه و کاشنه خود را رها کرده و آواره می شوند و اینکه پناهندگی و شرایط زندگی آوراگان و پناهجویان  چگونه است، به ندرت پوشش خبری لازم را به خود گرفته و معمولا اخبار آن در لابلای بسیاری خبرهای  دیگر است که پخش می شود. گزارش زیر تلاشی است برای ارائه یک تصویر کلی از این پدیده جهانی . این گزارش تمرکز خود را بر ابعاد این مسئله در ارتباط با ایرانیان و  نیز ایرانیان در آلمان قرار داده است.

در جهان
کمیساریای عال سازمان ملل متحد در گزارش سال 2005 خود اعلام کرد که آمار پناهجویان  درسطح جهان به پاپین ترین میزان  طی 26 سال گذشته  رسیده است. بر اساس این گزارش  نزدیک به 21 میلیون نفر از سوی این دفتر به عنوان پناهجو و آواره به ثبت رسیده اند.


© UNHCR
                                                                                                                         
 پناهجویان و آوارگان مورد نظر  کمیساریای عالی امور پنا هندگان دو گروه بزرگ را شامل می شود ،

اول:

 آنانی که در سرزمین  و کشور خود آواره هستند و از کمترین امنیت و امکانات زیستی برخوردارند و نزدیک 12 میلیون نفر را شامل می گردد.  بسیاری از این گروه به تدریج راه فرار از کشور خود را می جویند.



دوم:

آنانی که مرزهای ملی کشور خود را رد کرده ودر جستجوی امنیت به کشور دیگری پناه برده اند. این رقم در سال 2004 برابر9.5  میلیون نفر بوده که در سال 2005  کاهش پیدا کرده وبه 8.4  میلیون نفر رسیده است.
 اکثر این پناهچویان در کشورهای مجاور سکنی گزیده و در شرایط بسیار غیر انسانی به سر می برند.
 بسیاری از این پناهجویان  به تدریج وبه امید آینده بهتر با پذیرش ریسک و خطرهای فراوان" دل به دریا" زده و راهی کشورهای صنعتی غرب و اروپائی می شوند.
 با سختگیری های مربوط به کنترلهای مرزی ، آمار تقاضاهای ثبت شده پناهجویان در کشورهای صنعتی نیز رو به کاهش گذاشته است.

تازمانی که فقر، نابرابری، بی عدالتی، جنگ وقحطی بر اکثریت جهانیان حاکم است و تا زمانی که چشم انداز روشنی نسبت به آینده برای قربانیان استبداد وبی عدالتی وجود نداشته باشد، " دل به دریا زدن " تنها راه پیش روست که متاسفانه سالانه صدها نفر را به کام مرگ می کشاند.

شمال آفریقا <اسپانیا :
(06.03.06 )
 بیش از 40 مهاجر آفریقایی در تلاش برای رسیدن به اروپا در دریا غرق شدند ... سایت رادیو فردا
سازمان هلال احمر موریتانی اعلام کرد که در دو حادثه جداگانه، دو قایق حامل مهاجران غیرقانونی در نزدیکی سواحل غرب آفریقا، واژگون شد. این دو قایق با سرنشینانی از نیجریه، گامبیا و ساحل عاج عازم جزایر قناری در اسپانیا بودند. 40 مسافر دیگر توسط کشتی ها نجات داده شدند. هرسال هزاران مهاجر آفریقایی به امید زندگی بهتر و نجات از فقر، از راههای زمینی و دریایی خود را به اروپا می رسانند اما عده ای در این مسیر جان خود را از دست می دهند .

رون ردموند سخنگوى کمیساریاى سازمان ملل براى پناهجویان و آوارگان مى‌گوید : «براى آوارگان، کار پناهجویى در کشورهاى دیگر را دشوار کرده‌اند. بیش از همه کشورهاى صنعتى حصار دور خود را محکم‌تر ساخته‌اند ».
بیستم ژوئن مصادف است با روز جهانى آوارگان و پناهجویان. خبرخوشایند براى چنین روزى این است که تعداد آوارگان در جهان، ظرف ۲۶ سال گذشته هرگز تا این حد کاهش نشان نداده بود. متاسفانه بر خلاف آن، تعداد آوارگانى که در کشورهاىخود در حال فرارند افزایش نشان مى‌دهد .
در سال ۲۰۰۵ حدود ۴/۸ میلیون نفر از کشورهاى خود گریختند. این رقم نسبت به سال
پیش از آن، یک میلیون نفر کاهش نشان مى‌دهد. و این از سال ۱۹۸۰ تا کنون پایین‌ترین رقم آوارگان است. اما علت این امر را نباید در آن دانست که دلایل کمترى براى فرار انسان‌ها وجود دارد، بلکه علت اصلى بیشتر آن است که بسیارى از آوارگان اساسا شانس درنوردیدن مرزهاى ملى را نمى‌یابند .
http://www2.dw-world.de/persian/gesellschaft/1.186354.1.html

 


 

هێرشی ناڕه‌وایانه‌ی هێزه‌کانی دژی توندوتیژی ئوردنی بۆ سه‌ر په‌نابه‌رانی ڕۆژهه‌ڵات

خه‌ڵکی به‌شمه‌ینه‌تی کوردستان .
ئازادیخوازانی جیهان . ڕۆسنبیرانی خه‌مخواری نه‌ته‌وه‌ی کورد .
حیزب و لایه‌ن و رێکخراوه‌ کوردستانیه‌کان .
ووڵاتان و ڕێکخراوه‌ بیانیه‌کان .
ده‌زگاکانی ڕاگه‌یاندن .

فریای ژنه‌کورده‌ دوگیانه‌کان که‌ون ، فریای منداڵه‌ یه‌ک ساڵانه‌کان‌ که‌ون که‌ وه‌ک گه‌وره‌ ته‌مه‌نه‌کان شه‌ق باران ده‌کرێن .
فریای برینداره‌کان که‌ون که‌ تا ئه‌م ئێواره‌یه‌ش لایه‌نێک نیه‌ لێیان بپرسێته‌وه‌ .
فریای زیندایه‌کان که‌ون که تا ده‌م وچاویان نه‌شکێنن ئازادیان ناکه‌ن .
گوێ هه‌ڵخه‌ن له‌ کسپه‌ی جه‌رگی دایکی وه‌ته‌ن وا به‌به‌رچاوی خۆیه‌وه‌ ته‌رمی کۆرپه‌کانی به‌ده‌م سه‌گه‌ڕه‌شه‌کانی عه‌رعه‌ره‌وه‌یه‌ .

ئه‌مڕۆ دوه‌مین ڕۆژه‌ په‌نابه‌رانی ڕۆژهه‌ڵات ده‌ستیان دایه‌وه‌ مانگرتن ، مانگران به‌تێکڕای خاوخێزانه‌کانیانه‌وه‌ بۆ ناڕه‌زایه‌تی له‌به‌رامبه‌ر ئه‌و به‌ده‌ربه‌ستنه‌هاتنه‌ی لایه‌نه‌ په‌رپرسه‌کان به‌رامبه‌ر دۆزه‌که‌یان ده‌ستیان دایه‌وه‌ به‌ مانگرتن . هێزه‌کانی دژ به‌ توندو تیژی مه‌مله‌که‌تی ئوردنی هاشمی که‌ سه‌ره‌تا ژماره‌یان ٥٠ چه‌کدار ده‌بوون ، به‌شێوه‌یه‌ک په‌لاماری خه‌لکه‌ مانگرتوه‌کانیان دا ، مه‌گه‌ر هێزه‌کانی ئه‌منی میسری به‌رامبه‌ر سودانی و سۆماڵیه‌کانیان کردبێتیان . جیاوازی نه‌ده‌کرا له‌نێوانی ژنانی دوگیان و منداڵانی یه‌ک ساله‌و گه‌وره‌ ته‌مه‌نان ، ئه‌وه‌ی به‌ر شه‌ق یان قۆنداغه‌ توفه‌نگ یان تێڵاده‌که‌وت وه‌ک یه‌ک وابوون .
وچاح حمود که‌ به‌رپرسی هێزه‌سنوریه‌کانی مه‌مله‌که‌تی ئوردنه‌ ته‌هدیدی په‌نابه‌ره‌ کورده‌کانی کردوه‌ که‌ ئه‌گه‌ر بێت وله‌ داهاتودا ئه‌و ڕووداوانه‌ ڕوبده‌نه‌وه‌ ده‌ست له‌ هیچ ناپارێزن ، ئه‌مڕۆ حسێن مرادی پاش ئه‌وه‌ی ده‌ستبه‌سه‌رکرا سه‌رله‌ ئێواره‌ی ئه‌مڕۆ پاش ئه‌وه‌ی که‌ ئازارو ئه‌شکه‌نجه‌کرا به‌ ده‌م وچاو شکاوی گه‌ڕایه‌وه‌ ناو په‌نابه‌ران ، هه‌دیقه‌ وه‌یسی که‌ ئافره‌تێکی دووگیانه‌ پاش ئه‌وه‌ی که‌وته‌ به‌ر په‌ڵاماری هێزه‌کانی دژی توندوتیژی مه‌مله‌که‌تی ئوردنی ، باری ته‌ندروستی زۆر خراپه‌ .
نوێنه‌ری حکومه‌تی هه‌رێمی کوردستان په‌نه‌به‌ران به‌وه‌ تاوانبار ده‌کات که‌ نیازیانه‌ قیاده‌یه‌کی سیاسی تر دابمه‌زرێنن ، که‌ خۆی له‌خۆیدا ڕه‌دکردنه‌وه‌ی قیاده‌ی سیاسی ئێستای کوردستانه‌ ، هه‌ربۆیه‌ ئاماده‌ نین هیچ هاوکاریه‌کی په‌نابه‌ره‌ کورده‌کان بکه‌ن ، ته‌نها ده‌توانن وه‌ک میوان بێنه‌ ناو خاکی هه‌رێمی کوردستانه‌وه‌ له‌ شماڵی عێراق ، وه‌مافی داواکاری په‌نابه‌ریان نیه‌ .
کاتژمێری ٧ ده‌مه‌و ئێواره‌ی ئه‌مڕۆ ١٤/٦/٢٠٠٦کۆبونه‌وه‌ی هاوبه‌شی نێوان هێزه‌کانی ئه‌مریکا و عێراق و ئوردن له‌سه‌ر ئه‌و دۆزه‌کراوه‌ به‌ڵام تا کاتی ئه‌م نوسینه‌ هیچ قسه‌یه‌کیان نیه‌ .
ژماره‌ی برینداران له‌ ڕووداوه‌که‌ی ئه‌مڕۆدا ١٠ که‌سه‌ .
ئێمه‌ وه‌ک کۆمیته‌ی سویسرای ( چاک ) داواکارین له‌ ده‌سته‌ی به‌ڕیوه‌به‌ری و سه‌رپه‌رشتار و هه‌موو ئه‌ندامان و دۆستانی ده‌که‌ین که‌ بێده‌نگ نه‌بن له‌م تراژیدیایه‌ی که‌ نیازیانه‌ به‌سه‌ر نه‌ته‌وه‌که‌ماندا بهێنن . ژماره‌ی تلفونی به‌رپرسی هێزه‌کانی سنوری مه‌مله‌که‌تی ئوردن ( وچاح حمود ) ٠٠٩٦٢٧٧٧٦٦٠٣٤٣

کۆمیته‌ی سویسرای چاک . ١٤/٦/٢٠٠٦


پناهجویان کرد: آرشیو

پناهجویان کرد ایرانی در مرز عراق و اردن مورد ضرب و شتم نیروهای اردنی قرار گرفتند
یک گروه 193 نفری ازپناهجویان کرد ایرانی در مرز عراق و اردن که از ده روز پیش بمنظور رسیدگی به درخواست پناهندگی و انتقال به کشور سوم تحصن کرده اند مورد ضرب و شتم پلیس مرزی اردن قرار گرفتند. آبات عزیزی یکی از این متحصنان در مصاحبه با رادیو فردا می گوید: نیروهای اردنی مجهز به باتون پناهندگان را محاصره کردند و اعلام کردند که باید تحصن را خاتمه دهند و به داخل کمپ برگردند. اما پناهندگان به ادامه تحصن اصرار کردند. این نیروهای انتظامی که شمارشان به پنجاه تن می رسید به جان پناهندگان افتادند و نزدیک به 10 تن از پناهحویان مجروح شدند. [ audio ] 
(rm) صدا | (wma) صدا [ 1:47 mins ]


پناهجویان: آرشیوی

گروهی از پناهجویان کرد ایرانی در مرز عراق و اردن از هشت روز پیش در اعتراض به عدم رسیدگی به خواست هایشان متحصن شدند
نمایندگان دفتر کمیساریای عالی امور پناهندگان سازمان ملل متحد در عراق و حکومت منطقه ای کردستان عراق با گروهی از پناهجویان کرد ایرانی در مرز عراق و اردن که از هشت روز پیش در اعتراض به عدم رسیدگی به خواست هایشان متحصن شدند، دیدار کردند. سازمان ملل از این پناهجویان خواسته است به مناطق کردنشین شمال عراق بروند، اما آنها گفته اند حاضر به این کار نیستند و تا رسیدگی به اوضاعشان به تحصن ادامه می دهند. کمیساریای عالی سازمان ملل متحد می گوید از این نگران است که در صورت انتقال این گروه به کشورهای سوم، گروه های دیگری از پناهجویان سیاسی کرد ایرانی که هزاران تن از آنان در شمال عراق به سر می برند، به دفاتر این سازمان سرازیر شوند. یکی از سخنگویان پناهجویان در مصاحبه با رادیو فردا می گوید: هدف هیاتی که به دیدار ما آمد، بازگشت پناهجویان به شمال عراق بود، اما پناهجویان حاضر نشدند به هیچ وجه راجع به بازگشت به عراق پس از 27 سال بی حقوقی گوش دهند. این پناهجویان در منطقه صفر مرزی عراق و اردن بدون بهره برداری از کمترین امکانات زندگی در چادر به سر می برند. [ audio ] 
(rm) صدا | (wma) صدا [ 3:42 mins ]


فریای ئاواره‌کانی خورهه‌لاتی کوردستان بکه‌ون


 

 

شماری از پناهجویان کرد ایرانی در اعتراض به عدم پاسخگویی کمیساریای عالی پناهندگان پای پیاده به سوی خاک اردن راه افتادند      

 پناهجویان کرد ایرانی: آرشیو

193 تن از پناهجویان کرد ایرانی در مرز عراق و اردن در اعتراض به عدم پاسخگویی کمیساریای عالی پناهندگان پای پیاده به همراه خانواده هایشان به سوی خاک اردن راه افتادند و در آنجا متحصن شدند. آنها می گویند حاضر به بازگشت به عراق نیستند و تا پذیرفته شدن درخواست پناهندگی شان به تحصن و اعتراض خود ادامه خواهند داد. این پناهجویان از رفتن به مناطق کردنشین عراق خودداری می کنند و می گویند ایرانی هستند و بیش از این حاضر به زندگی در عراق نخواهند بود. یک سخنگوی این پناهندگان بنام عزیزی در مصاحبه با رادیو فردا می گوید نیروهای اردنی پس از ساعاتی از پیشروی آنها در اردن جلوگیری کردند. وی می گوید ما تا رسیدن به خواستهایمان به تحصن خود ادامه خواهیم داد.
علی جوانمردی (rm) صدا | (wma) صدا [ 3:36 mins ]

 


( آری!) آلمان کشوری مهاجر پذیر است


07.06.2006 - سایت انتگراسیون - حنیف حیدر نژاد مددکار اجتماعی ، مشاور امور پناهندگی و مهاجرین

 

سالهای سال  در آلمان در مورد اینکه آیا این کشور یک کشور مهاجر پذیر هست یا نه بحث بود. احزاب و نیروهای دست راستی با نادیده گرفتن میلیونها انسان خارجی تباری که در این کشور زندگی کرده و از کشورهای مختلف به آلمان آمده اند مانع از پذیرش رسمی این واقعیت شده و در مقابل تنظیم و تصویب قانون مهاجرت مقاومت می کردند. اگر چه قانون به تصویب رسیده که از اول ژانویه سال 2005 به اجرا گذاشته شد، بیش از آنکه یک گشایش بحساب بیاید به عنوان قانونی با جنبه های تنبیهی و سختگیرانه از سوی سازمانهای مدافع حقوق بشر و پناهندگان مورد انتقاد قرا گرفت، اما حداقل به این بحثها و این سؤال که آیا آلمان کشوری مهاجر پذیر هست یا نه بطور رسمی خاتمه داد. تلویزیون کانال یک آلمان در بخش خبری شبانگاهی 06.06.06 خود به برخی از مهمترین نکات  نتیجه جدیدترین آمارگیری منتشر شده توسط اداره آمار فدرال این کشور اشاره کرد. این گزارش به روشنی نشان میدهد که خارجی تباران درصد بسیار بالائی از مردم این کشور را تشکیل میدهد. با توجه به بالا بودن متوسط رشد نرخ تولد نوزادان در خانواده های مهاجر،  می توان تأثیر این واقعیت را بر چهره آلمان در آینده روشنتر تصور کرد.  
 بر اساس گزارش  تلویزیون کانال، یک از جمعیت 82.4 میلیونی آلمان 15.3 میلیون نفر یا از خارج می آیند و یا ریشه و تبار خارجی دارند. بدین ترتیب تقریبا یک پنجم از جمعیت این کشور یا به دلیل کشوری که از آنجا آمده اند یا  بدلیل ریشه واصلیت والدین و پدر و مادر بزرگهای خود،  افرادی بحساب میایند که خارجی تبار بشمار می آیند. رئیس ادراه آمارفدرال کشور آلمان می گوید :" وقتی که 19 درصد جمعیت کشور تبار خارجی دارند، دراین حالت دیگر می توان از یک جامعه مهاجر پذیر سخن گفت".  وی اضافه می کند: بدون احتساب این جمعیت ، پیری کل جامعه بیشترچشم گیر می شد.
در حالی که  7.3 میلیون خارجی در آلمان زندگی می کنند، نزدیک 8 میلیون نفر نیز تبار و پیشینه خارجی دارند که آلمانی تباران آمده از کشورهای شوروری سابق و افرادی که تابعیت آلمانی گرفته و فرزندان آنها را در بر می گیرد.

 جامعه مهاجرین آلمان که ترک تباران با حدود 3تا 4 میلیون نفر بزرگترین گروه آنرا تشکیل میدهند با مشکلات متعددی روربرو هستند. احزاب و سیاستمداران دست راستی تلاش دارند تا بسیاری از این مشکلات را به گردن خود این گروه انداحته و بویژه در بسیاری از برنامه های تلویزیونی با عمومیت دادن برخی مسائل و مشکلات گروههائی از مهاجرین،  آن را به کل خارجیان بویژه مهاجرینی که از کشورهای اسلامی و خاورمیانه می آیند تعمیم داده و در عمل زمینه را برای تهاجم نیروهای نئو نازی  به مهاجرین و خارجی تباران فراهم می کنند.
نداشتن یک برنامه مشخص  برای انتگراسیون و جلب مهاجرین، اصلی ترین مشکل در چهار دهه گذشته در آلمان بوده است . این عدم سیاست مانع از آن شد تا نسل اول مهاجرین در آلمان احساس " تعلق" در این جامعهپیدا کنند. این احساس از نسل اول به نسل دوم و نسل سوم نیز منتقل شد. مجموعه این سرخورد گی ها یک پتانسیل اعتراضی با رفتارهای عصبی را در بین بسیاری از مهاجرین موجب گشته که بویژه جوانان مهاجر را به سوی  نوعی بی هویتی سوق میدهد. آمار بالای بی کاری و نداشتن چشم انداز روشنی در آینده کوتاه،  این مشکلات را تشدید کرده به نحوی که جامعه آلمان را همچون فرانسه آبستن یکسری طغیانهای اجتماعی کرده است.  حال بنظر میرسد که سیاستمداران آلمانی اگرچه دیر، این آژیر خطر را جدی گرفته و در نظر دارند تا در اجلاس ویژه ای در ماه ژولای در بالاترین سطوح به بررسی این موضوع بپردازند. باید دید که راه حلهای در آمده از این اجلاس تا کجا واقعی بوده و نیازهای مهاجرین و خارجی تباران را تا کجا با دیدی واقعی می نگرند.

لینک به خبر تلویزیون کانال یک آلمان

"Deutschland ist ein Zuwanderungsland"

Von den 82,4 Millionen Menschen in Deutschland kommen 15,3 Millionen aus dem Ausland oder haben einen so genannten "Migrationshintergrund". Knapp ein Fünftel der bundesdeutschen Bevölkerung ist damit ausländischer Herkunft oder hat beispielsweise Eltern oder Großeltern, die aus dem Ausland stammen. Das hat der Mikrozensus 2005 ergeben.
"Wenn in einer Gesellschaft 19 Prozent der Menschen einen Migrationshintergrund haben, dann kann man durchaus von einer Zuwanderungsgesellschaft sprechen", sagte der Präsident des Statistischen Bundesamtes, Johann Hahlen, bei der Vorstellung der Ergebnisse. Ohne diesen "beachtlichen" Anteil an der Bevölkerung wäre deren Alterungsprozess noch ausgeprägter, betonte Hahlen.
In Berlin-Neukölln (Foto: dpa)Großansicht des Bildes[Bildunterschrift: 7,3 Millionen Menschen in Deutschland sind Ausländer, rund acht Millionen Bürger haben einen "Migrationshintergrund".]
Im vergangenen Jahr wurden erstmals Fragen zur Herkunft der Menschen in die statistische Erhebung aufgenommen. Zu der Gruppe mit Migrationshintergrund zählen neben den zugewanderten und den in Deutschland geborenen Ausländern auch deutsche Staatsangehörige wie eingebürgerte Ausländer und Spätaussiedler beziehungsweise deren Kinder, die schon in Deutschland geboren sind. Die großen Flüchtlingsströme der Nachkriegszeit werden nicht in die Statistik eingerechnet.


 توجه : این اطلاعیه حکمتیستها  را بخوانید  و به حال این نوکران بی جیره و مواجب جمهوری اسلامی بخندید !! آیا وقت آن نرسیده به این آدمهای کودن گفت  که در نهایت بی شرمی و بی  آبروئی مبارزات مردم را  تخطئه میکنید ! با چرندیات و مزخرف گوئی فکر میکنید " سوسیالیزم "را تبلیغ می کنید ! بیچاره سوسیالیزم ! با این چرندیاتتان روی داریوش همایون و پان ایرانیستها را هم سفید کردید !   "سایت بروسکه "

قوم پرستان به خیابان می کشانند، جمهوری اسلامی سرکوب میکند حزب حکمتیست  ( حتما بخوانید )


دیدار تلفزیونی بخش فارسی امریکا با دبیر کل حیزب آقای مصطفی هیجری "شنۆ وێب"
دیدار تلفزیون بخش فارسی امریکا،بخش خبرها و نظرها، با رفیق مبارز اقای مصطفی هیجری دبیر کل حزب دمکرات کردستان ایران در مورد دیدارشان به‌ ایالات متحده‌ امریکا....
برای دیدن اینجاراکلیک کن
برای دیدن اینجاراکلیک کن


کانال ماهواره ای
tishk tv
روز چهارشنبه ۲۴/۵/۲۰۰۶ برابر با ۳/۳/۱۳۸۵ طبق زمان از پیش ابلاغ شده شروع به پخش برنامه های ازمایشی خود میکند.
ساعت پخش برنامه :   ۰۰ : ۱۸
به وقت اروپای مرکزی
به وقت ایران
۳۰ :  ۱۹


یک منبع معتبر در چت روم کردستان یونایتید در پالتالک اعلام نمود پول و هزینه تلوزیون کانال ۱ (علی جوادی) از هزینه ای پرداخت میشود که بنام پناهندگان کرد ایرانی در ترکیه جمع میشود. مدارک را در این زمینه بزودی درج مینمائیم


نوێ کردنه‌وه‌ی سایتی پێشمه‌رگه‌کان

به‌ ئاگاداری میوانانی به‌ڕیزی سایتی پێشمه‌رگه‌کان ده‌گه‌یه‌نم که‌ تا چه‌ند حه‌وتووی تر سایتی پێشمه‌رگه‌کان نوێ ده‌کرێته‌وه‌ و ده‌مان هه‌وێ له‌سه‌ر داوای هێنده‌ک میوانی سایته‌که‌مان هێنده‌ک به‌شی پێوه‌ زیاد بکه‌ین.  

اطلاعیه
قابل توجه کلیه پناهندگان کرد ایرانی در ترکیه (شمال عراق)
سازمان حمایت از حقوق کردهای مقیم فرانسه  کمک و رسیدگی به مشکل پناهندگان ایرانی موسوم به شمال عراق در ترکیه را در دستور کار خو قرار داده. بدینوسیله به تمام پناهندگان موسوم به شمال عراق در ترکیه توصیه میکنیم هر چه سریعتر اطلاعات زیر را شخصا با این شماره فاکس به این سازمان در فرانسه فاکس کنند.
۱. نام و نام خانوادگی
۲.شماره کیس در یوئن
۳.نام سازمان یا جریانی که در ان عضویت داشته و دارند، و ایا ان جریان او را تائید نموده؟
۴.تاریخ ورود به ترکیه و معرفی خود به یوئن
۵.فاکس برگ قبولی همراه با مشخصات
۶.وضعیت تاهل یا مجرد/ در صورت تاهل مشخصات کلیه اعضا خانواده
۷.شماره تلفن خود



شماره فاکس: ۰۰۳۳۱۴۰۲۸۰۱۷۰

  •                                                                          0033140280170
                   در ضمن چهارچوب کمک این سازمان حقوقی میباشد
  •                                       

احتمال اخراج پناهجویان ایرانى از ترکیه
خبر رسیده که منابع آگاه در پى تداوم سختگیرى ترکیه و کمیساریاى عالى پناهندگان نسبت به پناهجویان ایرانى، از احتمال بازگشت این افراد خبر داده اند. سایت دریچه گزارش داده: پناهجویان ایرانى مانند بهاییان و مسلمانانى که به علت تغییر دین خواستار پناهندگى از کشور ثالث هستند، کمتر از ده ماه با حمایت سازمانهاى اروپایى موفق به اخذ پناهندگى مى شوند اما گروه هاى دیگر چندین سال بامشکل اخذ پناهندگى مواجه هستند.



                        

وێرای رێز و سڵاو
به‌م بۆنه‌وه به ئاگاداریتان راده‌گه‌یه‌ندرێت که په‌نابه‌رێکی کوردی رۆژهه‌ڵاتی کوردستان به ناوی "ئه‌رسه‌لان.خ " له ڕۆژی چوارشه‌ممۆ  ڕێکه‌وتی .12.04.2006 را له نوسینگه‌ی پاراستنی مافی مرۆڤی شاری وان له باکووری کوردستان له به‌رانبه‌ر سیاسه‌ته‌کانی دژه ئینسانی و دژه په‌نابه‌ری unhcr ی ئه‌م ولاته مانی له خواردنی بێ کۆتایی گرتوه. شایانی باسه که ئه‌م په‌نابه‌ره ماوه‌ی 7 ساڵه که له unhcrی وڵاتی تورکیا  داوای په‌نابه‌ره‌ی سیاسی کردوه و جارێکیش سه‌ره‌رای مه ترسی له سه‌ر گیان و ژیانی دیپۆرت کراوه‌ته‌وه.

داوا له سازمانه‌کان و کۆمه‌ڵه‌کانی پاراستنی مافی مرۆڤ و ڕێکخراوه‌کانی پشتیوانی له په‌نابه‌ران و که‌سایه‌تی‌یه‌کان ده‌کات که ده‌نگی  به شوێنه‌کانی پێویست بگه‌یێنن و به هه‌ر جۆر که ده‌توانن پشتیوانی لێ ده‌ڕبڕن...

به سپاسه‌وه


نکاتى پیرامون اوضاع سیاسى و موقعیت حزب حکمتیست مجید حسینی


آقای علی ‌جوادی پیاده‌ شوید وبا هم‌ راه‌ برویم!  امیرجواهری لنگرودی  

 

             

امتحان ویژه براى کسب تابعیت آلمان

در ایالات مختلف آلمان با تعیین مقررات ویژه سعى بر آن است که هماهنگى در زمینه گرفتن تابعیت آلمانى براى خارجیان متقاضى بوجود آید و از جمله فرد متقاضی تابعیت مى‌باید در امتحان مخصوص زبان شرکت کند و یا به سوالاتى درباره تاریخ و فرهنگ آلمان پاسخ گوید. اما این مقررات تا چه حد مى‌توانند راهگشا باشند؟ در اینباره گفتگویى را انجام داده‌ایم با آقاى حنیف حیدرنژاد، مددکار اجتماعى و مشاور امور خارجیان در شهر بوخوم آلمان:

مصاحبه گر : شیرین جزایرى ( 17.05.2006 )                 مصاحبه را بشنوید

 دویچه‌وله: آقای حیدرنژاد، وزرای ایالات مختلف کشورآلمان اخیرا تصمیماتی را در مورد چگونگی گرفتن تابعیت اتباع خارجی در آلمان اتخاذ کردند. خطوط عمده ‌این تصمیم‌گیری‌ها چه بوده؟

حیدرنژاد: در ابتدا توضیح بدهم که آنچه به کنفرانس وزرای داخلی ایالات شانزده‌گانه‌ی آلمان مربوط می‌شود، اجلاسی‌ست که هر شش ‌ماه یکبار انجام می‌گیرد و امسال دور اول این جلسات در ایالت بایرن برگزار شد. وزاری داخله در این جلسات سعی می‌کنند مسایل مربوط به امور داخلی ایالت‌ها را با همدیگر و با وزارت کشور فدرال هماهنگ بکنند. یکی از موضوعاتی که در جلسه‌ای که شما به آن اشاره کردید که در روز چهارم و پنجم ماه مه انجام شد، مربوط می‌شد به مسئله‌ی تابعیت خارجی‌ها که بحث‌های خیلی زیادی در اینمورد مطرح است. ولی آنچه مربوط به تصمیم‌گیری‌های این جلسه هست، این بوده که اولا یک شرط زمانی را قائل شده‌اند، یعنی فرد باید حداقل هشت در آلمان باشد که قبلا هم به همین ترتیب بود. شرط دیگر مربوط می‌شده است به زبان، یعنی فرد باید مسلط به زبان باشد که این شرط هم قبلا بوده، ولی الان در موردش سختگیری‌هایی انجام شده است، از جمله امتحان زبان، برای اینکه مطمئن بشوند که فرد تسلط به زبان دارد، بنحوی که می‌تواند مسایل خودش را حل و فصل بکند.

دویچه‌وله: در چه حدى فرد متقاضى مى‌باید به زبان تسلط  داشته باشد؟

حیدرنژاد: آنطور عنوان شده، در حدی‌ که جزییاتش را اداره‌ی مربوطه، که به آن «بوندس آمت» می‌گویند، باید تعیین بکند. اما چارچوبش را چنین تعیین کرده‌اند که در یک امتحان شفاهی و کتبی، آن کارمند مربوطه باید مطمئن بشود که  فرد متقاضى مسلط به زبان آلمانى است. البته من خودم حدس می‌زنم که ممکن است در مواردی از امتحان کتبی صرفنظر بکنند، چون وقتی یکنفر خودش کارهای اداری‌اش را با همان کارمند مربوطه انجام می‌دهد، همین می‌تواند خود شاخصی باشد که این فرد تا چه حد به زبان آلمانی مسلط است.

دویچه‌وله: حال بر‌گردیم به وضعیت ایرانیان مهاجر در آلمان. در وضعیت آنان با توجه به مقررات جدید چه تغییراتى پیش مى‌آید؟ یعنی چه مشکلاتی و یا چه راههای جدیدی پیش رویشان گذاشته شده؟                                                 

حیدرنژاد: همانطور که گفتم، شرایطی که الان در زمینه‌ی تابعیت گذاشته شده، سخت‌تر است. یکی دیگر از شرایطی که باید به آن اشاره بکنم، شرکت کردن در کلاسهایی‌ست بنام «کلاس تابعیت». در آن کلاسها در مورد موضوعات مختلفی صحبت خواهد شد، از جمله ارزش‌هایی که در قانون اساسی آلمان مورد نظر هست مانند دمکراسی، برابری زن و مرد، پایبندی به قوانین. در این کلاس‌ها سعی می‌شود که افراد با دولت و سیستم تامین اجتماعی آشنا بشوند، امور اداری را بشناسند، در زمینه‌ی مشارکت سیاسی و احزاب در آلمان بفهمند که کار در این مملکت چطوری انجام می‌شود و باید با قوانین پایه‌ای بطور کلی آشنا بشوند و همینطور علائم سمبل‌های مختلفی را که در ایالات گوناگون از آنها استفاده می‌شود، باید با آنها هم آشنا بشوند.

دویچه‌وله: در واقع این امکان جدیدی برای مهاجرینی است که اینجا زندگی می‌کنند، اینطور نیست؟

حیدرنژاد: نه! یعنی امکان تابعیت قبلا هم بود. شما می‌دانید که در سال ۲۰۰۰ قانون جدید تابعیت به اجرا گذاشته شد که این قانون تا حدودی شرایط سهل‌تری را ایجاد کرد، بدین صورت که در گذشته فرد می‌باید حتما ۱۵ سال در آلمان زندگی می‌کرد و بعد، حتما می‌باید ترک تابعیت هم می‌کرد تا بتواند تابعیت آلمانی را بدست بیاورد. اما، سال ۲۰۰۰ شرایط تا حدودی ساده‌تر شد، ولی الان دوباره  تا حدى سخت‌تر شده است و به همین مواردی که همین الان به آنها اشاره کردم، یک شرط سخت‌تر دیگری هم اضافه شده است. و آن این است که این افراد باید در یک امتحان تست و در یک مصاحبه شرکت بکند، تا آنوقت مشخص بشود که علاوه بر اینکه در این کلاسها شرکت کرده‌اند، آیا واقعا پایبندی عملی به این ارزشهای دمکراتیک در آلمان دارند یا نه و آیا در احزاب و با سازمانهایی که از نظر دولت آلمان سازمانهای افراطی مذهبی یا سیاسی محسوب می‌شوند، عضویت و همکاری دارند یا نه. اگر این ظن و شک وجود داشته باشد که این فرد در صورتیکه تابعیت آلمانی را کسب بکند، می‌تواند خطرناک باشد، آنموقع با تابعیت‌اش مخالفت خواهند کرد.

دویچه‌وله: مضمون این تستی که گفتید چیست؟ 

حیدرنژاد: در یک مصاحبه، آن چیزی که در اینجا به آن اشاره شده، یعنی در آن اجلاس پایانی و در آن بیانیه‌ مطبوعاتی به آن گفته‌اند، مصاحبه، در آن مصاحبه از فرد سوالاتی می‌کنند که جزییاتش را مشخص نکرده و روشن شدن جزییاتش را موکول به آینده کرده‌اند. اما چارچوب‌اش همین است که باید مشخص بشود که این فرد به ارزشهای دمکراتیک در آلمان پایبند هست یا نه.

دویچه‌وله: شما اشاره کردید که امکان گرفتن تابعیت دوم وجود دارد، بدون اینکه فرد متقاضى مجبور شود تابعیت اول را از دست بدهند. آیا، با توجه به وضعیتی که الان پیش آمده، ایرانی‌هایی که اینجا هستند و تابعیت آلمان را با تمام مشکلات‌اش می‌گیرند، اینها می‌توانند به ایران رفت و آمد بکنند، یعنی هردو تابعیت‌شان را داشته باشند؟

حیدرنژاد: در مورد ایرانی‌ها، همان سال ۲۰۰۰، یک استثنایی در قانون تابعیت ایجاد کردند و حتا نام کشور ایران را هم ذکر کردند. چون شرط گرفتن تابعیت آلمان‌ لازمه‌اش پس دادن تابعیت کشور سابق است، در مورد ایرانی‌ها این استثنا را قائل شدند که چون دولت ایران حاضر نیست با پس دادن تابعیت یا سلب تابعیت موافقت بکند، دولت آلمان به این نتیجه رسید که اگر کسی درخواست تابعیت آلمانی بدهد و شرایط لازمه را نیز داشته باشد، ما از اینکه آن شخص تابعیت اصلی‌اش را پس بدهد، چشم‌پوشی می‌کنیم. به همین خاطر در واقع با یک استثنایی در قانون آلمان مواجه هستیم و آنهم تابعیت دوگانه است و با اینکه تابعیت دوگانه پذیرفته نشده، ولی در مورد ایرانی‌ها ما شاهد این استثنا هستیم.

دویچه‌وله: شما فکر می‌کنید آقای حیدرنژاد، با توجه به وضعیتی که الان پیش آمده و امکان دادن تابعیت به خارجیان و بویژه ایرانیان، این موضوع به بهبود وضعیت ایرانیان ساکن آلمان کمک می‌کند؟         

حیدرنژاد: البته! می‌تواند خیلی هم مفید باشد، چون در همین شرایط و چارچوب‌هایی که این اجلاس مورد ذکر به آن پرداخت، یک شرط ساده هم وارد کردند و آن اینکه شرط هشت سال تابعیت می‌تواند به شش‌سال تقلیل پیدا بکند، در صورتیکه افراد در جامعه آلمان خودشان را اینتگریه کرده باشند. یعنی در واقع توانسته باشند در جامعه‌ آلمان خودشان را جا انداخته باشند و مشکل جدی به لحاظ زندگی در جامعه آلمان نداشته باشند، زبانشان خوب باشد و به لحاظ کاری و مالی وابسته به دولت نباشند. منظورم این است که به لحاظ مالی وابسته به سیستم تامین اجتماعی نباشند. در اینصورت، فرد می‌تواند بجای هشت سال در شش سال تابعیت آلمانی را بگیرد.

دویچه‌وله: آقای حیدرنژاد، شما به مسئله‌ی اینتگریه یا اینتگراسیون اشاره کردید. این مسئله شکل عملی‌اش برای ایرانیان در آلمان به چه صورتى ا‌ست؟

حیدرنژاد: اولین شرط لازمه در زمینه اینتگراسیون و یا جاافتادن و خود را منطبق کردن با یک کشور یاد گرفتن زبان آن کشور است. اینتگراسیون یک پروسه است، برخلاف آنچه سیاستمدارهای آلمانی انتظار دارند که از یک روز تا یک شب فرد با مسایل مربوط به جامعه‌ی آلمان خودش را منطبق بکند. این غلط است. این یک پروسه است و لازمه‌اش در درجه‌ی اول خواست خود فردی‌ست که از خارج وارد این کشور شده و برای اینکه بتواند پیش برود، لازمه‌اش این است که با زبان آلمانی و همچنین به قوانین این کشور آشنا باشد. اینها دو شرط اولیه و لازمه پیشرفت در جامعه آلمان هست.

دویچه‌وله: در اینجا از حق و حقوق و وظایفی صحبت می‌شود که یک شهروند جدید و یا یک فرد خارجی که به آلمان آمده است، از آن برخوردار است. این حق و حقوق و وظایف شامل چه نکاتى می‌شوند؟

حیدرنژاد: بله، این در همان بحث مربوط به اینتگراسیون نکته‌ی خیلی خیلی مهمی‌ست، بخاطر اینکه فردی که تازه وارد آلمان شده، علاوه بر اینکه حق و حقوقی دارد که این را قانون تسریع کرده و این فرد می‌تواند خواستار آن باشد، وظایفی را هم دارد. در مقابل حق و حقوقی که دولت باید برای این فرد تضمین مى‌کند، این مهم است که کسی وارد جامعه جدید می‌شود وظایف خودش را هم بداند، بشناسد و به آن پایبند باشد. یک مثال خیلی ساده می‌زنم، فرضا قوانین رانندگی را در نظر بگیرید. اگر این قوانین را من بدانم، ولی رعایت نکنم، خیلی متفاوت است. در نتیجه در چارچوب قوانین آلمان و زندگی اجتماعی در اینجا، آنچه از یک شهروند و یا یک فرد خارجی که تازه وارد شده انتظار هست این است که آقا، علاوه بر اینکه ما حقوق شما را تضمین می‌کنیم، حالا کار ندارم به انتقاد نسبت به اینکه خیلی از قوانین هم ضعف دارند، اما از شما انتظار داریم که وظایف خودتان را هم جدی بگیرید و پایبندی خودتان را هم به آن نشان بدهید. در این قسمت، متاسفانه، در رابطه با افرادی که وارد جامعه آلمان می‌شوند ضعف جدی وجود دارد و مربوط به همه‌ی ملیت‌ها می‌شود و فقط مربوط به جامعه ایرانیان ساکن آلمان نیست، به نحوی که متاسفانه تبدیل به یک بدبینی گسترده و عمومی نسبت به خارجی‌ها شده است که اینها می‌آیند اینجا و می‌خواهند از قوانین ما سوءاستفاده بکنند و به قوانین ما نمی‌خواهند پایبندی خودشان را نشان بدهند.

دویچه وله: آقاى حیدرنژاد از شما براى این گفتگو سپاسگزارم.

شیرین جزایری


کانال ماهواره ای tishk tv روز چهارشنبه ۲۴/۵/۲۰۰۶ برابر با ۳/۳/۱۳۸۵ طبق زمان از پیش ابلاغ شده شروع به پخش برنامه های ازمایشی خود میکند.

ساعت پخش برنامه :   ۰۰ : ۱۸
به وقت اروپای مرکزی
به وقت ایران
۳۰ :  ۱۹

یک منبع معتبر در چت روم کردستان یونایتید در پالتالک اعلام نمود پول و هزینه تلوزیون کانال ۱ (علی جوادی) از هزینه ای پرداخت میشود که بنام پناهندگان کرد ایرانی در ترکیه جمع میشود. مدارک را در این زمینه بزودی درج مینمائیم
نوێ کردنه‌وه‌ی سایتی پێشمه‌رگه‌کان
به‌ ئاگاداری میوانانی به‌ڕیزی سایتی پێشمه‌رگه‌کان ده‌گه‌یه‌نم که‌ تا چه‌ند حه‌وتووی تر سایتی پێشمه‌رگه‌کان نوێ ده‌کرێته‌وه‌ و ده‌مان هه‌وێ له‌سه‌ر داوای هێنده‌ک میوانی سایته‌که‌مان هێنده‌ک به‌شی پێوه‌ زیاد بکه‌ین.  

اطلاعیه
قابل توجه کلیه پناهندگان کرد ایرانی در ترکیه (شمال عراق)
سازمان حمایت از حقوق کردهای مقیم فرانسه  کمک و رسیدگی به مشکل پناهندگان ایرانی موسوم به شمال عراق در ترکیه را در دستور کار خو قرار داده. بدینوسیله به تمام پناهندگان موسوم به شمال عراق در ترکیه توصیه میکنیم هر چه سریعتر اطلاعات زیر را شخصا با این شماره فاکس به این سازمان در فرانسه فاکس کنند.
۱. نام و نام خانوادگی
۲.شماره کیس در یوئن
۳.نام سازمان یا جریانی که در ان عضویت داشته و دارند، و ایا ان جریان او را تائید نموده؟
۴.تاریخ ورود به ترکیه و معرفی خود به یوئن
۵.فاکس برگ قبولی همراه با مشخصات
۶.وضعیت تاهل یا مجرد/ در صورت تاهل مشخصات کلیه اعضا خانواده
۷.شماره تلفن خود



شماره فاکس: ۰۰۳۳۱۴۰۲۸۰۱۷۰

0033140280170
در ضمن چهارچوب کمک این سازمان حقوقی میباشد



خبر زیر توسط روزنامه ایران

احتمال اخراج پناهجویان ایرانى از ترکیه
خبر رسیده که منابع آگاه در پى تداوم سختگیرى ترکیه و کمیساریاى عالى پناهندگان نسبت به پناهجویان ایرانى، از احتمال بازگشت این افراد خبر داده اند. سایت دریچه گزارش داده: پناهجویان ایرانى مانند بهاییان و مسلمانانى که به علت تغییر دین خواستار پناهندگى از کشور ثالث هستند، کمتر از ده ماه با حمایت سازمانهاى اروپایى موفق به اخذ پناهندگى مى شوند اما گروه هاى دیگر چندین سال بامشکل اخذ پناهندگى مواجه هستند.


مصاحبه زیر مربوط به به امور ایرانیان پناهجو ومهاجر در آلمان می باشد.

http://www2.dw-world.de/persian/gesellschaft/1.178865.1.html


زندگى در خارج از کشور براى بسیارى از ایرانیان بخصوص جوانان ایرانى آرزوى بزرگى است. تصور بسیارى بر این است که مشکلات زندگى کمتر خواهند شد. اما مهاجران ایرانى در اینجا نیز با مشکلات خاص خود روبرویند. در این باره گفتگویى را داشتیم با آقاى حنیف حیدرنژاد، مددکار اجتماعى و مشاور امور مهاجران در شهر بوخوم آلمان:
دویچه‌وله: آقای حیدرنژاد مهاجرانى که به شما مراجعه مى‌کنند عمدتا ایرانی هستند؟
حیدرنژاد: بله! من الان چندسال است که در یک مرکز مشاوره در شهر بوخوم آلمان کار می‌کنم که به این مرکز مراجعین مختلفی از کشورهای مختلف مراجعه می‌کنند. برای مثال، در سال ۲۰۰۵ از ۲۰ کشور مختلف ما مراجعه‌کننده داشتیم، اما به دلیل اینکه من خودم ایرانی هستم و برای پناهنده‌ها خیلی مهم است که بتوانند با زبان مادری با مشاور خودشان در ارتباط باشند، چیزی حدود ۷۰درصد مراجعین ما را سال گذشته، یعنی سال ۲۰۰۵، ایرانی‌ها تشکیل می‌دادند.
دویچه‌وله: عمده‌ترین مشکلات مهاجرین ایرانی را در آلمان شما در چه می‌بینید؟
حیدرنژاد: فکر می‌کنم این سوال در دو قسمت باشد. شما گفتید، مهمترین مشکلات مربوط به ایرانی‌های مهاجر، ولی من ترجیح می‌دهم در مورد ایرانیانی که در حال حاضر در مرحله‌ی پناهندگی هستند و یا درخواست پناهندگی‌شان رد شده و یک برگه‌ی اقامتی به اسم «Duldung» دارند، در درجه‌ی اول اشاره کنم، بعد می‌توانم در مورد ایرانیان مهاجر هم در مجموع چیزی بگویم. در مورد ایرانیانی که برگه‌ی اقامتی «Duldung» دارند، باید بگویم در حال حاضر در آلمان حدود ۲۰۰هزارنفر خارجى هستند که پرونده پناهندگی آنها بسته شده است که البته منظورم مجموع آنهاست. از این ۲۰۰هزارنفر خارجی چیزی حدود ۴۷۰۰ نفرشان ایرانی هستند که اینها اغلب افرادی هستند که بیش از ۵ سال است در آلمان بسر مى‌برند. پرونده پناهندگی آنها رد و بسته شده است و در نتیجه الان دنبال این هستند که به‌نحوی بتوانند مسئله اقامتشان را اینجا حل و فصل بکنند.
دویچه‌وله: اینها با چه مشکلاتی بطور عمده روبرو هستند؟
حیدرنژاد: مشکل درجه اول این افراد نامعین بودن وضعیت اقامتی‌شان است که این وضعیت بلاتکلیفی‌شان فشارهای روحی و روانی برایشان ایجاد می‌کند، نمی‌دانند فردای‌شان چه می‌شود و اجازه‌ی کار ندارند. یعنی افرادی که چنین وضعیتی دارند اجازه کار ندارند و فقط در یک شرایط بسیار بسیار استثنایی می‌توانند درخواست کار بدهند تا شاید با اجازه کارشان موافقت بشود. از طرف دیگر موظف‌اند در یک محدوده‌ای که برایشان مشخص کرده‌اند فقط تردد و مسافرت بکنند، نمی‌توانند حتا برای دیدن افراد فامیل‌شان به شهر دیگری بروند، مگر اینکه از قبل اجازه کتبی برای اینکار گرفته باشند و این اغلب با طی مسافتی طولانی همراه خواهد بود که پول رفت و آمدشان هم بعهده‌ی خودشان هست. مشکل دیگرشان کمبودها و محدودیت‌های پزشکی‌‌ست، به این معنا که آن امکاناتی که بصورت معمول یک نفر که پناهندگی‌اش قبول شده و یا کسی که زیر پوشش خدمات تامین اجتماعی‌ست در آلمان از آن برخوردار است، این دسته از افراد از آن برخوردار نیستند و در نتیجه بصورت دائم با یکسری مشکلاتی از این نوع روبرو هستند. بخصوص اگر خانواده، زنها و بچه‌ها را در نظر بگیریم، این مشکلات برای آنها مشکلاتی جدی‌ست.
دویچه‌وله: مشکلات عمده‌ای که شما از آنها اسم بردید، فقط مربوط است به کسانیکه وضعیت اقامتی‌شان مشخص نشده یا کسانی که وضعیت اقامتی‌شان هم در آلمان مشخص شده و به شما مراجعه می‌کنند؟
حیدرنژاد: آن کسانیکه وضعیت اقامتی‌شان مشخص شده و به آنها می‌گویند افرادی که اقامت گرفته‌اند که این اقامت یا اقامتی محدود است برای ۳ سال و یا اقامت نامحدود که از امسال البته اسمش عوض شده است، ولی بهرحال به معنی افرادی هستند که اینجا دیگر اقامت محکم دارند. این افراد مشکلاتشان یک چیز دیگر و یکجور دیگر است. بله! اینها هم به ما مراجعه می‌کنند، ولی مشکلات اینها اغلب در زمینه، مثلا، پیدا کردن کلاس زبان خوب و یا پیدا کردن کار و یا یک رشته‌ی تحصیلی خوب و مناسب است و یا بتوانند یک خانه مناسب پیدا کنند و مشکلاتی از این قبیل که بیشتر مربوط به یک زندگی‌ جاافتاده در آلمان است و اینگونه مسایل را دربرمی‌گیرد.
دویچه‌وله: شما در مورد کودکان و زنانی گفتید که دچار مشکل هستند. در مورد کسانیکه وضع اقامتی‌شان مشخص شده، شما این مشکلات را در مورد آنها هم می‌بینید؟
حیدرنژاد: بله، بله! متاسفانه یکی از مسایلی‌ست که بصورت باز زیاد در مورد آن صحبت نمی‌شود. یعنی اگرچه پدر و مادرهایی هستند که خودشان زیر فشار مسئله اقامتی قرار دارند و یا مسایل روزمره از قبیل پیداکردن کار و بچه‌ها هم به ناگزیر زیر فشار هستند، ولی مشکلات دیگری هم وجود دارد، در مورد خود این بچه‌ها که زیاد بیرون از آن صحبت نمی‌شود، از جمله هستند خانواده‌هایی که مسئله‌ی اقامتی‌شان هم شاید حل و فصل شده، ولی بچه‌هایی آنها کماکان زیر فشارهایی هستند. مشکلاتی که معمولا این بچه‌ها در طول زمان با آن مواجه می‌شوند، اینها را می‌کشاند به سمت یکسری ناراحتی‌های شخصیتی و مشکلات شخصیتی، و یا مشکلات هویتی. به این معنی که این بچه‌ها روز اولی که به آلمان آمدند شاید بیش از ۸، ۹ یا ۱۰سال نداشتند، اما حال ۱۵ـ ۱۴ ساله شده‌اند و بعد از مدتی با مشکلاتی مواجه می‌شوند که اولین سوال برایشان این است که ما اصلا کی هستیم، ما چی هستیم، چی شد و چرا ما آمدیم اینجا، چرا ما این مشکلات را داریم و چون در طول مدت زندگی‌شان در آلمان با یکسری مسایل در خانواده مواجه شده‌اند که پاسخ درستی هم از پدر و مادرهایشان نشنیده‌اند، دچار یکسری ناهنجاری‌های شخصیتی و ناراحتی‌های روحی می‌شوند.
دویچه‌وله: آقای حیدرنژاد، چیزی که امروزه در ایران مورد توجه برخى از دختران جوان است، اینکه فکرمی‌کنند به خارج از ایران سفر بکنند و چون امکانی وجود ندارد، بعضى از آنها به این مسئله تن می‌دهند که با آشنایی با کسی که در آلمان هست و از طریق ازدواج به آلمان بیایند. شما مشکلات این زنان جوان را بطور عمده چطور ارزیابى مى‌کنید؟
حیدرنژاد: من وضعیت افرادی را که بنوعی می‌خواهند آینده‌ی خودشان را در خارج از کشور دنبال کنند، درک می‌کنم. این حق انسانی آنهاست. ولی متاسفانه در این موردى که شما از آن گفتید، من تجربه‌ی خیلی خیلی منفی دارم. شاید بهتر است بگویم که از هر ۱۰ مورد، من فقط ۲ مورد مثبت را می‌توانم اسم ببرم و ۸ مورد دیگر، البته من از تجربه‌ی خودم مى گویم و نه در سراسر آلمان، تجارب منفی‌ست. به این معنی که چنین خانم‌هایی که به اینجا آمده‌اند بعد از یک مدتی با مشکلاتی با همسران خود مواجه شده‌اند که ناگزیر شده‌اند به آن زندگی مشترک، پایان بدهند. بطور مشخص این افراد بعد از مدت کوتاهی که اینجا با هم زندگی می‌کنند، متوجه می‌شوند که دیدگاههایشان و خواسته‌هایشان از زندگی کاملا با هم متفاوت است. اکثرا مردهایی که چنین ازدواج‌هایی را در آلمان دنبال می‌کنند، تفکر، خواسته‌ها و انتظاراتشان مربوط به ۱۵ یا ۲۰ سال پیش است و زنی را انتظار دارند که با آن خواسته‌ها و ایده‌آلها همخوانی داشته باشد. در صورتیکه دخترها و زنان جوان ما که از ایران می‌آیند در واقع به آینده نگاه می‌کنند، پیشرفت و مدرنیسم مورد نظرشان هست و بعد در یک نقطه‌ای اینها با هم تلاقی می‌کنند. به این معنی که نمی‌توانند همسازی و همسازگاری داشته باشند. درست در چنین نقطه‌ای‌ست که آن رویا و یا آن خواسته‌هایشان دیگر نمی‌تواند با همدیگر بصورت مشترک ادامه پیدا کند. متاسفانه هستند مردهایی که این واقعیت را نمی‌توانند بپذیرند و زنها را در یک چنین وضعیتی زیرفشار قرار می‌گذارند، و بعد خانم‌هایی که به این ترتیب ازدواج کرده اند ناگزیر می‌شوند زیر فشار از همسرشان جدا بشوند. و این زیر فشار از همسر جداشدن بسادگی نیست و انواع مشکلات روحی و اجتماعی را برای آنها ایجاد می‌کند.
دویچه‌وله: آقای حیدرنژاد، با سپاس از این گفتگو.

شیرین جزایرى

مشکلات زندگى مهاجران / گفتگو با حنیف حیدرنژاد 16.04.06

 

 

 

زندگى در خارج از کشور براى بسیارى از ایرانیان بخصوص جوانان ایرانى آرزوى بزرگى است. تصور بسیارى بر این است که مشکلات زندگى کمتر خواهند شد. اما مهاجران ایرانى در اینجا نیز با مشکلات خاص خود روبرویند. در این باره گفتگویى را داشتیم با آقاى حنیف حیدرنژاد، مددکار اجتماعى و مشاور امور مهاجران در شهر بوخوم آلمان:

دویچه‌وله: آقای حیدرنژاد مهاجرانى که به شما مراجعه مى‌کنند عمدتا ایرانی هستند؟

حیدرنژاد: بله! من الان چندسال است که در یک مرکز مشاوره در شهر بوخوم آلمان کار می‌کنم که به این مرکز مراجعین مختلفی از کشورهای مختلف مراجعه می‌کنند. برای مثال، در سال ۲۰۰۵ از ۲۰ کشور مختلف ما مراجعه‌کننده داشتیم، اما به دلیل اینکه من خودم ایرانی هستم و برای پناهنده‌ها خیلی مهم است که بتوانند با زبان مادری با مشاور خودشان در ارتباط باشند، چیزی حدود ۷۰درصد مراجعین ما را سال گذشته، یعنی سال ۲۰۰۵، ایرانی‌ها تشکیل می‌دادند.

دویچه‌وله: عمده‌ترین مشکلات مهاجرین ایرانی را در آلمان شما در چه می‌بینید؟

حیدرنژاد: فکر می‌کنم این سوال در دو قسمت باشد. شما گفتید، مهمترین مشکلات مربوط به ایرانی‌های مهاجر، ولی من ترجیح می‌دهم در مورد ایرانیانی که در حال حاضر در مرحله‌ی پناهندگی هستند و یا درخواست پناهندگی‌شان رد شده و یک برگه‌ی اقامتی به اسم «Duldung» دارند، در درجه‌ی اول اشاره کنم، بعد می‌توانم در مورد ایرانیان مهاجر هم در مجموع چیزی بگویم. در مورد ایرانیانی که برگه‌ی اقامتی «Duldung» دارند، باید بگویم در حال حاضر در آلمان حدود ۲۰۰هزارنفر خارجى هستند که پرونده پناهندگی آنها بسته شده است که البته منظورم مجموع آنهاست. از این ۲۰۰هزارنفر خارجی چیزی حدود ۴۷۰۰ نفرشان ایرانی هستند که اینها اغلب افرادی هستند که بیش از ۵ سال است در آلمان بسر مى‌برند. پرونده پناهندگی آنها رد و بسته شده است و در نتیجه الان دنبال این هستند که به‌نحوی بتوانند مسئله اقامتشان را اینجا حل و فصل بکنند.

دویچه‌وله: اینها با چه مشکلاتی بطور عمده روبرو هستند؟

حیدرنژاد: مشکل درجه اول این افراد نامعین بودن وضعیت اقامتی‌شان است که این وضعیت بلاتکلیفی‌شان فشارهای روحی و روانی برایشان ایجاد می‌کند، نمی‌دانند فردای‌شان چه می‌شود و اجازه‌ی کار ندارند. یعنی افرادی که چنین وضعیتی دارند اجازه کار ندارند و فقط در یک شرایط بسیار بسیار استثنایی می‌توانند درخواست کار بدهند تا شاید با اجازه کارشان موافقت بشود. از طرف دیگر موظف‌اند در یک محدوده‌ای که برایشان مشخص کرده‌اند فقط تردد و مسافرت بکنند، نمی‌توانند حتا برای دیدن افراد فامیل‌شان به شهر دیگری بروند، مگر اینکه از قبل اجازه کتبی برای اینکار گرفته باشند و این اغلب با طی مسافتی طولانی همراه خواهد بود که پول رفت و آمدشان هم بعهده‌ی خودشان هست. مشکل دیگرشان کمبودها و محدودیت‌های پزشکی‌‌ست، به این معنا که آن امکاناتی که بصورت معمول یک نفر که پناهندگی‌اش قبول شده و یا کسی که زیر پوشش خدمات تامین اجتماعی‌ست در آلمان از آن برخوردار است، این دسته از افراد از آن برخوردار نیستند و در نتیجه بصورت دائم با یکسری مشکلاتی از این نوع روبرو هستند. بخصوص اگر خانواده، زنها و بچه‌ها را در نظر بگیریم، این مشکلات برای آنها مشکلاتی جدی‌ست.

دویچه‌وله: مشکلات عمده‌ای که شما از آنها اسم بردید، فقط مربوط است به کسانیکه وضعیت اقامتی‌شان مشخص نشده یا کسانی که وضعیت اقامتی‌شان هم در آلمان مشخص شده و به شما مراجعه می‌کنند؟

حیدرنژاد: آن کسانیکه وضعیت اقامتی‌شان مشخص شده و به آنها می‌گویند افرادی که اقامت گرفته‌اند که این اقامت یا اقامتی محدود است برای ۳ سال و یا اقامت نامحدود که از امسال البته اسمش عوض شده است، ولی بهرحال به معنی افرادی هستند که اینجا دیگر اقامت محکم دارند. این افراد مشکلاتشان یک چیز دیگر و یکجور دیگر است. بله! اینها هم به ما مراجعه می‌کنند، ولی مشکلات اینها اغلب در زمینه، مثلا، پیدا کردن کلاس زبان خوب و یا پیدا کردن کار و یا یک رشته‌ی تحصیلی خوب و مناسب است و یا بتوانند یک خانه مناسب پیدا کنند و مشکلاتی از این قبیل که بیشتر مربوط به یک زندگی‌ جاافتاده در آلمان است و اینگونه مسایل را دربرمی‌گیرد.

دویچه‌وله: شما در مورد کودکان و زنانی گفتید که دچار مشکل هستند. در مورد کسانیکه وضع اقامتی‌شان مشخص شده، شما این مشکلات را در مورد آنها هم می‌بینید؟

حیدرنژاد: بله، بله! متاسفانه یکی از مسایلی‌ست که بصورت باز زیاد در مورد آن صحبت نمی‌شود. یعنی اگرچه پدر و مادرهایی هستند که خودشان زیر فشار مسئله اقامتی قرار دارند و یا مسایل روزمره از قبیل پیداکردن کار و بچه‌ها هم به ناگزیر زیر فشار هستند، ولی مشکلات دیگری هم وجود دارد، در مورد خود این بچه‌ها که زیاد بیرون از آن صحبت نمی‌شود، از جمله هستند خانواده‌هایی که مسئله‌ی اقامتی‌شان هم شاید حل و فصل شده، ولی بچه‌هایی آنها کماکان زیر فشارهایی هستند. مشکلاتی که معمولا این بچه‌ها در طول زمان با آن مواجه می‌شوند، اینها را می‌کشاند به سمت یکسری ناراحتی‌های شخصیتی و مشکلات شخصیتی، و یا مشکلات هویتی. به این معنی که این بچه‌ها روز اولی که به آلمان آمدند شاید بیش از ۸، ۹ یا ۱۰سال نداشتند، اما حال ۱۵ـ ۱۴ ساله شده‌اند و بعد از مدتی با مشکلاتی مواجه می‌شوند که اولین سوال برایشان این است که ما اصلا کی هستیم، ما چی هستیم، چی شد و چرا ما آمدیم اینجا، چرا ما این مشکلات را داریم و چون در طول مدت زندگی‌شان در آلمان با یکسری مسایل در خانواده مواجه شده‌اند که پاسخ درستی هم از پدر و مادرهایشان نشنیده‌اند، دچار یکسری ناهنجاری‌های شخصیتی و ناراحتی‌های روحی می‌شوند.

دویچه‌وله: آقای حیدرنژاد، چیزی که امروزه در ایران مورد توجه برخى از دختران جوان است، اینکه فکرمی‌کنند به خارج از ایران سفر بکنند و چون امکانی وجود ندارد، بعضى از آنها به این مسئله تن می‌دهند که با آشنایی با کسی که در آلمان هست و از طریق ازدواج به آلمان بیایند. شما مشکلات این زنان جوان را بطور عمده چطور ارزیابى مى‌کنید؟

حیدرنژاد: من وضعیت افرادی را که بنوعی می‌خواهند آینده‌ی خودشان را در خارج از کشور دنبال کنند، درک می‌کنم. این حق انسانی آنهاست. ولی متاسفانه در این موردى که شما از آن گفتید، من تجربه‌ی خیلی خیلی منفی دارم. شاید بهتر است بگویم که از هر ۱۰ مورد، من فقط  ۲ مورد مثبت را می‌توانم اسم ببرم و ۸ مورد دیگر، البته من از تجربه‌ی خودم مى گویم و نه در سراسر آلمان، تجارب منفی‌ست. به این معنی که چنین خانم‌هایی که به اینجا آمده‌اند بعد از یک مدتی با مشکلاتی با همسران خود مواجه شده‌اند که ناگزیر شده‌اند به آن زندگی مشترک، پایان بدهند. بطور مشخص این افراد بعد از مدت کوتاهی که اینجا با هم زندگی می‌کنند، متوجه می‌شوند که دیدگاههایشان و خواسته‌هایشان از زندگی کاملا با هم متفاوت است. اکثرا مردهایی که چنین ازدواج‌هایی را در آلمان دنبال می‌کنند، تفکر، خواسته‌ها و انتظاراتشان مربوط به ۱۵ یا ۲۰ سال پیش است و زنی را انتظار دارند که با آن خواسته‌ها و ایده‌آلها همخوانی داشته باشد. در صورتیکه دخترها و زنان جوان ما که از ایران می‌آیند در واقع به آینده نگاه می‌کنند، پیشرفت و مدرنیسم مورد نظرشان هست و بعد در یک نقطه‌ای اینها با هم تلاقی می‌کنند. به این معنی که نمی‌توانند همسازی و همسازگاری داشته باشند. درست در چنین نقطه‌ای‌ست که آن رویا و یا آن خواسته‌هایشان دیگر نمی‌تواند با همدیگر بصورت مشترک ادامه پیدا کند. متاسفانه هستند مردهایی که این واقعیت را نمی‌توانند بپذیرند و زنها را در یک چنین وضعیتی زیرفشار قرار می‌گذارند، و بعد خانم‌هایی که به این ترتیب ازدواج کرده اند ناگزیر می‌شوند زیر فشار از همسرشان جدا بشوند. و این زیر فشار از همسر جداشدن بسادگی نیست و انواع مشکلات روحی و اجتماعی را برای آنها ایجاد می‌کند.

دویچه‌وله: آقای حیدرنژاد، با سپاس از این گفتگو.

شیرین جزایرى